
ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

توصیه های پلیس فتا برای ایمنی کارت های بانکی
پلیس فتا پایتخت اعلام کرد برای جلوگیری از سوءاستفادههای احتمالی از کارتهای بانکی در ایامی که بانکها تعطیل هستند، این امکان برای شهروندان فراهم است تا در صورت نیاز کارتهای بانکی خود را بدون مراجعه به بانک عامل در هر ساعتی از شبانه روز مسدود کنند.
مسدودسازی کارتهای بانکی به این شیوهها امکانپذیر است:
مسدودسازی کارت از طریق تماس با تلفن گویای بانک مربوطه - مسدودسازی کارت از طریق اینترنت بانک - مسدودسازی کارت از طریق همراه بانک و مسدودسازی کارت از طریق خدمات بدون کارت دستگاههای ATM؛ بدین صورت که شهروندان با مراجعه به نزدیکترین دستگاه خودپرداز در محل خود، دکمه ثبت و سپس گزینه مسدود کردن کارت را انتخاب کنند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

دزد فراری در سقوط از پل بزرگراه کشته شد
ساعت ۳۰ دقیقه بامداد دیروز پلیس گشت آشکار پلیس آگاهی تهران در محدوده میدان شوش به یک دستگاه پراید ظنین شد که پس از تحقیق مشخص شد این خودرو دو روز پیش به سرقت رفته است. راننده با وجود اخطار پلیس اقدام به فرار کرد که در جریان تعقیب و گریز با مأموران در خیابان فداییان اسلام با یک عابر پیاده تصادف کرد ولی همچنان به فرار ادامه داد. این سارق پس از ورود به مسیر جنوب به شمال در بزرگراه امام علی به خاطر سرعت بالا و ناتوانی در کنترل خودرو با جدول کنار بزرگراه برخورد کرد ولی پس از توقف از خودرو بیرون پرید و پای پیاده به فرار ادامه داد. این سارق در جریان فرار از حفاظ یکی از پلهای فلزی بزرگراه بالا رفت اما با از دست دادن تعادل به پایین سقوط کرد و کشته شد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

قصاص در انتظار عاملان قتل کارمند مؤسسه مالی اعتباری
گروه حوادث / مرد مالباختهای که با همدستی دوستش شبانه به سراغ کارمند شعبه مؤسسه مالی اعتباری آرمان در کرج رفته و پس از مشاجره شدید با او دست، پا و دهان این کارمند را بسته و گریخته بودند، صبح دیروز با حکم قضات شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرزبه اتهام مشارکت درقتل عمد به قصاص محکوم شدند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، رسیدگی به این پرونده از بیستم اردیبهشت سال 96 در پی مرگ کارمند جوان شعبه مؤسسه مالی واعتباری آرمان در شهر کرج شروع شده بود. کارآگاهان جنایی وقتی در صحنه جنایت حضور یافتند با جسد مرد 30 ساله کارمند بانک روبه رو شدند که دست و پاها و دهانش را با یک چسب شیشهای بسته بودند. پس ازانتقال جسد به پزشکی قانونی مشخص شد وی در اثر خفگی جانباخته است.دادستان کرج نیز درباره این جنایت گفته بود «ضارب یا ضاربان شبانه پس از ورود به خانه مقتول و بستن دست و پایش او را کشتهاند و متواری شدهاند.»
کارآگاهان پس از تحقیقات گسترده دریافتند فردی به نام ایرج 37 ساله که از سپردهگذاران مؤسسه مالی اعتباری بوده چند ماه قبل با مقتول درگیر شده بود و او تنها مظنون به شمار میآید، بنابراین ایرج تحت بازجویی قرار گرفت و در همان مراحل نخستین تحقیق راز جنایت را فاش کرد و همدستش را هم لو داد. اما ادعا کرد همدستش نقشی در این قتل نداشته است. متهم اصلی و همدستش مجید از زندان به شعبه یکم دادگاه کیفری استان البرز که به ریاست قاضی هدایت رنجبر و با حضور قاضی یزدانپور -مستشار دادگاه- تشکیل جلسه داده بود منتقل شدند وپای میز محاکمه ایستادند. در آغاز محاکمه نماینده دادستان متن کیفرخواست را خواند و سپس والدین مقتول خواستار قصاص هر دو متهم شدند. آنگاه متهم ردیف اول برابر دادستان ایستاد و در حالی که اشک میریخت، گفت: من قبول دارم که باعث قتل شدهام اما به هیچ عنوان قصد کشتن او را نداشتم. ایرج گفت: من تولیدکننده کفش هستم که یک کارگاه کوچک داشتم. به خاطر مشکلاتی که برای کارگاه پیش آمده بود باید سرمایهام را از مؤسسه مالی اعتباری میگرفتم.من حدود 400 میلیون تومان پول در صندوق مؤسسه آرمان داشتم، اما وقتی برای پس گرفتن پولم مراجعه کردم متوجه شدم این مؤسسه ورشکست شده است. باورکنید حال خوبی نداشتم و شوکه شده بودم. سرانجام رئیس مؤسسه را در سرپرستی کرج پیدا کردم و با هم حرف زدیم. بعد قرار شد فردای همان روز تکلیف مرا روشن کند.
صبح فردا مراجعه کردم اما خبری از او نشد. چند روز گذشته بود و ایام سال نو نزدیک میشد. من که دیگر قید پولم را زده بودم با خانوادهام به یزد رفتیم. چند هفته بعد که یک روز همسرم را به بیمارستان برده بودم بهطور اتفاقی رئیس مؤسسه را دیدم که سوار خودرو بود. همان موقع دنبالش رفتم و آدرس خانهاش را پیدا کردم. بعد از آن سراغ یکی از دوستانم که کفش فروشی داشت رفتم. به او گفتم تو سر و زبان بهتریداری بیا تا با هم برویم سراغ کسی که پولم را نمیدهد. حدود ساعت 9 و نیم شب بود که رفتیم به خیابان چهارصد دستگاه و زنگ در خانهاش را زدیم. خودش در را باز کرد و با تعارف خواست وارد خانه شوم. من برای حرف زدن داخل شدم و دوستم میثم بیرون ایستاد. من به او گفتم مثل دفعه قبل فرار نکنی که او عصبانی شد و صدایش را بالا برد و شروع به فحاشی کرد. بعد با هم دست به یقه شدیم که دوستم وارد خانه شد. دست مرحوم را بستم و نوار چسب به دهانش چسباندم.
چند دقیقه بعد چسب دهانش را باز کردم و با هم حرف زدیم.حتی برایش یک لیوان آب بردم که بعد او تهدیدم کرد و گفت آثار انگشتانم همه جا هست. من که ترسیده بودم و نمیدانستم چکار کنم دوباره به میثم زنگ زدم و گفتم برایم دستکش بیاورد. من همه آثار انگشت را پاک کردم. بعد دوباره با چسب دهانش را بستم و زدم بیرون.
در حالی که نمیدانستم او خفه شده است.قاضی رنجبر از متهم پرسید: آیا پولت را به مقتول سپرده بودی یا به بانک که سراغ او رفتی؟متهم پاسخ داد: من آنقدر نگران بودم که نمیدانستم چکار میکنم. این پول را با بدبختی و رنج بسیار به دست آورده بودم و تمام زندگیام همین پول بود... نمیتوانستم تحمل کنم و ببینم حاصل تمام کارکردم به باد رفته است و کسی هم جواب درستی به من نمیدهد و.... سپس متهم دیگر پای میز محاکمه ایستاد، اما از وقوع قتل اظهار بیاطلاعی کرد وگفت: «هیچ نقشهای برای قتل نداشتیم و من فقط برای کمک به دوستم و گرفتن پولش به آنجا رفته بودم. من الان 36سال سن و یک فرزند دارم که شغلم کفش فروشی است و هیچ سابقه کیفری هم ندارم.»
صبح دیروز قضات پس از بررسیهای محتوای پرونده هر دو متهم پرونده را به اتهام مشارکت در قتل عمد کارمند بانک به قصاص محکوم کردند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

شوهر دروغگو قاتل همسرش بود
مرجان همایونی
روزنامه نگار
مرد جوان که دریک درگیری خونین همسرش را به قتل رسانده بود، سعی داشت با سناریوی دروغین مسیر تحقیقات را تغییر دهد.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، 17 فروردین امسال مردی هراسان بدن نیمه جان همسرش را به اورژانس یکی از بیمارستانهای استان گلستان برد. زن جوان که از ناحیه سر بشدت مجروح شده بود به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان منتقل شد.
مرگ در بیمارستان/ نیره – 27 ساله- بلافاصله در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد. شواهد نشان میداد وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آثار کبودی روی سر و صورتش مهر تأیید بر این موضوع میزد.
درحالی که تلاش کادر درمان برای نجات نیره ادامه داشت، چهارشنبه 22 فروردین او تسلیم مرگ شد. با توجه به مشکوک بودن ماجرا، مرگ زن جوان به کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان گلستان اعلام شد.
سناریوی دروغین/ در نخستین گام، کارآگاهان جنایی به سراغ همسر نیره رفتند. ایرج گفت: همسرم برای خرید از خانه خارج شد و ساعتی بعد شخصی زنگ در را به صدا درآورد. آیفون را برداشتم و تنها صدای نالهای به گوش رسید. فوراً خودم را به مقابل در رساندم و با بدن نیمه جان همسرم مواجه شدم. همسرم در حالی که به سختی میتوانست صحبت کند گفت که مردان ناشناسی به او حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. درحالی که همسر نیره، از مردان ناشناسی صحبت به میان میآورد، کارآگاهان به بررسی اظهارات او پرداختند. درتحقیقات میدانی هیچ شاهدی پیدا نشد که ماجرای کتک خوردن زن جوان توسط مردان ناشناس را تأیید کند. از سویی کارآگاهان به سراغ همسایههای قربانی رفتند و یکی از آنها در تحقیقات گفت: نیره و همسرش مدت هاست که باهم اختلاف دارند. روز حادثه نیز صدای درگیری و داد و فریاد آنها به گوش میآمد. نیره با فریاد کمک میخواست و بعد از چند لحظه صدای نیره قطع شد و ناگهان ایرج هراسان از خانه بیرون آمد و همسرش را سوار خودرو کرد.
اعتراف به جنایت/ اطلاعاتی که مأموران در تحقیقات بهدست آورده بودند نشان میداد که ایرج واقعیت را بیان نکرده و سعی در تغییر مسیر تحقیقات دارد. با افشای این موضوع، بار دیگر تحقیق از مرد جوان صورت گرفت و او که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: حدود 12 سال قبل با نیره ازدواج کردم اما اختلافهایی که در زندگیمان وجود داشت باعث شد که بعد از 11 سال زندگی مشترک از هم جدا شویم. اما چند ماه بعد از این جدایی نیره به سراغم آمد و از من خواست دوباره باهم ازدواج کنیم. نیره مشکل داشت و من هم از آنجایی که دوستش داشتم با ازدواج دوباره موافقت کردم. او ادامه داد: اما این بار او را به عقد موقت خود درآوردم و 10 روزی از زندگی مشترکمان میگذشت که متوجه تماسهای مشکوک همسرم شدم. سر این موضوع باهم درگیر شدیم و با فلاسکی که گوشه اتاق بود ضربهای به سر نیره زدم. ناگهان نیره بیهوش شد و روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم، فوراً او را به بیمارستان بردم و برای اینکه دستگیر نشوم به دروغ گفتم افراد ناشناسی او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان با اعلام این خبر گفت: متهم جوان با اعتراف به قتل روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
روزنامه نگار
مرد جوان که دریک درگیری خونین همسرش را به قتل رسانده بود، سعی داشت با سناریوی دروغین مسیر تحقیقات را تغییر دهد.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، 17 فروردین امسال مردی هراسان بدن نیمه جان همسرش را به اورژانس یکی از بیمارستانهای استان گلستان برد. زن جوان که از ناحیه سر بشدت مجروح شده بود به بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان منتقل شد.
مرگ در بیمارستان/ نیره – 27 ساله- بلافاصله در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان بستری شد. شواهد نشان میداد وی مورد ضرب و شتم قرار گرفته و آثار کبودی روی سر و صورتش مهر تأیید بر این موضوع میزد.
درحالی که تلاش کادر درمان برای نجات نیره ادامه داشت، چهارشنبه 22 فروردین او تسلیم مرگ شد. با توجه به مشکوک بودن ماجرا، مرگ زن جوان به کارآگاهان جنایی پلیس آگاهی استان گلستان اعلام شد.
سناریوی دروغین/ در نخستین گام، کارآگاهان جنایی به سراغ همسر نیره رفتند. ایرج گفت: همسرم برای خرید از خانه خارج شد و ساعتی بعد شخصی زنگ در را به صدا درآورد. آیفون را برداشتم و تنها صدای نالهای به گوش رسید. فوراً خودم را به مقابل در رساندم و با بدن نیمه جان همسرم مواجه شدم. همسرم در حالی که به سختی میتوانست صحبت کند گفت که مردان ناشناسی به او حمله کرده و او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند. درحالی که همسر نیره، از مردان ناشناسی صحبت به میان میآورد، کارآگاهان به بررسی اظهارات او پرداختند. درتحقیقات میدانی هیچ شاهدی پیدا نشد که ماجرای کتک خوردن زن جوان توسط مردان ناشناس را تأیید کند. از سویی کارآگاهان به سراغ همسایههای قربانی رفتند و یکی از آنها در تحقیقات گفت: نیره و همسرش مدت هاست که باهم اختلاف دارند. روز حادثه نیز صدای درگیری و داد و فریاد آنها به گوش میآمد. نیره با فریاد کمک میخواست و بعد از چند لحظه صدای نیره قطع شد و ناگهان ایرج هراسان از خانه بیرون آمد و همسرش را سوار خودرو کرد.
اعتراف به جنایت/ اطلاعاتی که مأموران در تحقیقات بهدست آورده بودند نشان میداد که ایرج واقعیت را بیان نکرده و سعی در تغییر مسیر تحقیقات دارد. با افشای این موضوع، بار دیگر تحقیق از مرد جوان صورت گرفت و او که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: حدود 12 سال قبل با نیره ازدواج کردم اما اختلافهایی که در زندگیمان وجود داشت باعث شد که بعد از 11 سال زندگی مشترک از هم جدا شویم. اما چند ماه بعد از این جدایی نیره به سراغم آمد و از من خواست دوباره باهم ازدواج کنیم. نیره مشکل داشت و من هم از آنجایی که دوستش داشتم با ازدواج دوباره موافقت کردم. او ادامه داد: اما این بار او را به عقد موقت خود درآوردم و 10 روزی از زندگی مشترکمان میگذشت که متوجه تماسهای مشکوک همسرم شدم. سر این موضوع باهم درگیر شدیم و با فلاسکی که گوشه اتاق بود ضربهای به سر نیره زدم. ناگهان نیره بیهوش شد و روی زمین افتاد. خیلی ترسیده بودم، فوراً او را به بیمارستان بردم و برای اینکه دستگیر نشوم به دروغ گفتم افراد ناشناسی او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند.
سرهنگ مجتبی مروتی، رئیس پلیس آگاهی استان گلستان با اعلام این خبر گفت: متهم جوان با اعتراف به قتل روانه بازداشتگاه شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

نقشه شوم زن خیانتکار برای شوهر ثروتمند
گروه حوادث/ خونسردی و آرامش زن جوان در صحنه قتل همسرش، سرنخی مهم برای کشف راز این جنایت از سوی کارآگاهان بود.بهگزارش خبرنگار جنایی «ایران»، اواسط زمستان سال گذشته سناریوی قتل مردی ثروتمند در خانه خودش در حال کلید خوردن بود. عاملان جنایت در غیاب وی وارد خانهاش شده بودند تا جنایتی شوم را برایش رقم بزنند. دقایق به کندی میگذشت سرانجام مرد ثروتمند به خانهاش برگشت. سه مرد در اتاق خواب مخفی شده بودند لحظاتی بعد شهریار پا به داخل خانه گذاشت و....
ردپای خونی در صحنه جنایت
ساعت 7 بعدازظهر 11 دی سال گذشته مرد میانسالی با پلیس تماس گرفت وگفت: لحظاتی قبل از آپارتمان همسایهمان صدای فریاد به گوش رسید و بعد از آن سه مرد جوان را دیدم که از خانه خارج شده و درحالی که دست هایشان خونی بود فرار کردند. خود را به آپارتمان شهریار، همسایهمان رساندم لکههای خون روی زمین دیده میشد. هر چه زنگ خانه را زدم کسی در را باز نکرد، فکر میکنم برای او اتفاقی رخ داده باشد.
بدین ترتیب موضوع به بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم تحقیق اعلام شد. با حضور تیم بررسی صحنه جرم و ورود به داخل خانه آنها با جسد مرد جوان داخل اتاق پذیرایی درحالی مواجه شدند که با ضربات چاقو از پا درآمده بود. ردپای خونین در راه پلهها و گوشی تلفنی که متعلق به مقتول نبود، حکایت از این داشت که یکی از متهمان این حادثه فرصت پوشیدن کفش و برداشتن تلفن همراهش را نداشته و پای پیاده متواری شده است.
نخستین بررسیها مشخص کرد که همسر و دختر 7 ساله مقتول زمان حادثه در خانه یکی از اقوام میهمان بودند. از سویی با بازبینی دوربینهای مداربسته ساختمان محل جنایت در منطقه شیان روشن شد که عاملان جنایت سه مرد بودند.
به دستور بازپرس سجاد منافی آذر، موضوع به همسر شهریار اعلام شد و مهناز خود را به خانه رساند. اما خونسردی و آرامش بیش از حد مهناز هنگام مشاهده جسد شوهرش در خانه از چشم بازپرس جنایی مخفی نماند و همین مسأله احتمال دست داشتن زن جوان در جنایت را مطرح کرد.
بدین ترتیب تحقیقات درباره زن جوان آغاز شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت دریافتند که وی از مدتی قبل با پسری به نام میثم در تلگرام ارتباط مخفیانه داشته است.
نقشهای برای جنایت
با بهدست آمدن این سرنخ، مهناز بار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و زن جوان که در برابر مدارک پلیسی قرار گرفته بود به ناچار لب به اعتراف گشود. او گفت: میثم دوست همسرم بود، او تحصیلکرده اما بیکار بود. در سفری که به کیش چندین سال قبل داشتیم همسرم با میثم آشنا شد. به خانه ما رفت و آمد داشت و همین رفت و آمدها باعث شد که رابطه ما باهم صمیمی شود. هر زمانی که با شهریار دعوا میکردم و از دست او دلخور میشدم، با میثم در تلگرام چت میکردم و او آرامم میکرد.
سناریوهای متفاوت یک جنایت
مهناز ادامه داد: این ماجرا ادامه داشت تا اینکه کم کم به هم علاقهمند شدیم. از آنجایی که شهریار سد راه من برای رسیدن به میثم بود تصمیم به قتل او گرفتیم. برای کشتن شهریار ایدههای متفاوتی مطرح شد. ابتدا قرار بود او را از بالکن به پایین پرت کنیم، بعد تصمیم گرفتیم او را مسموم کنیم. یک بار هم میخواستیم مقدار زیادی مواد مخدر داخل خودرواش جاساز کنیم و موضوع را به پلیس خبر دهیم تا بهخاطر حمل مواد مخدر اعدام شود. اما هر جور که فکر کردیم دیدیم که ماجرا لو میرود. برای همین با میثم نقشه قتل را طراحی کردیم. طبق نقشهای که کشیده بودیم شهریار، من و دخترم را به میهمانی میبرد و در زمانی که ما خانه نبودیم او نقشه را اجرا میکرد. میثم از این میترسید که به تنهایی نتواند جنایت را مرتکب شود به همین دلیل دو نفر را اجیر کرد تا به همراه او این قتل را انجام دهند.
غافلگیری مقتول
همزمان با اعترافات زن جوان، کارآگاهان جنایی هویت سه مرد جوان را که در زمان جنایت در خانه شهریار حضور داشتند شناسایی کردند. یکی از آنها میثم و دو متهم دیگر ساکن شهرری بودند. درحالی که تحقیقات برای دستگیری میثم ادامه داشت و هیچ ردی از او در دست نبود، تیم تحقیق دو همدست میثم را دستگیر کردند.
متهمان در نخستین تحقیقات به همدستی در این جنایت اعتراف کردند. یکی از آنها در تحقیقات گفت: با میثم 6 ماه قبل در پارک آشنا شدیم. او هر روز به پارک میآمد و در این رفت و آمدها متوجه شدیم که یک دوست ثروتمند دارد و چند وقتی میشود که به خانه دوستش که ساکن منطقه شیان بودند، میآید. ما بیکار بودیم و وضع مالی درست و حسابی نداشتیم و میثم از این موضوع سوءاستفاده کرد.
تنبیه 50 میلیون تومانی
متهم ادامه داد: میثم به ما گفته بود که شهریار شوهر خواهرش است و چون خواهرش را آزار میدهد میخواهد او را تنبیه کند و از ما خواست تا با او در این ماجرا همراه شویم. ابتدا مخالفت کردیم اما زمانی که گفت برای این کار به هر کدام از ما 25 میلیون تومان میدهد راضی شدیم. ما تازه متوجه شدیم که همسر شهریار خواهر میثم نیست وهیچ نسبتی با او ندارد. شب حادثه مهناز به همراه دخترش به میهمانی رفتند. زمانی که ما وارد خانه شدیم شهریار خانه نبود و همسر و دخترش را به میهمانی برده بود. میثم از ما خواست تا در اتاق خواب منتظر او بمانیم. زمانی که شهریار وارد خانه شد میثم او را به داخل اتاق خواب هل داد و ما هم با چاقو چند ضربه به دست او زدیم. شهریار به هر زحمتی بود از اتاق خارج شد و خودش را به راهرو رساند تا فرار کند اما میثم با چاقو ضربهای به گردنش زد و سه نفری از خانه فرار کردیم. بعد از آن دیگر شهریار را ندیدیم.
با اعترافات دو متهم جوان به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران تحقیقات برای دستگیری میثم از سوی کارآگاهان جنایی ادامه دارد.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

اخبار
این مرد را شناسایی کنید
گروه حوادث/ کارآگاهان پلیس استان البرز برای شناسایی مرد جوانی که متهم است دو دستگاه خودرو را در پارکینگ یک مجتمع مسکونی به آتش کشیده است از مردم درخواست کمک کردند.سرهنگ جواد صفایی در گفتوگو با خبرنگار «ایران»گفت: در پی شکایت ساکنان یک مجتمع مسکونی در شهرک بنفشه کرج مبنی بر آتشسوزی عمدی دو دستگاه خودرو پارک شده در این مجتمع، پیگیری موضوع در دستور کار مأموران پلیس آگاهی استان البرز قرار گرفت. بنا به اظهارات ساکنان مجتمع، اواخر اسفند سال گذشته ساکنان مجتمع با صدای انفجار مهیبی سراسیمه خود را به پارکینگ ساختمان رساندند و مشاهده کردند که دو دستگاه خودرو پژو پارس و رنو تالیسمان مربوط به دو نفر از همسایهها در حال سوختن است.این مقام انتظامی گفت: با توجه به تحقیقات محلی از ساکنان و بیاطلاعی آنها از علت ماجرا، کارآگاهان با بررسی تصاویر دوربینهای مداربسته ساختمان، تصویر فرد ناشناسی را که در زمان حادثه در پارکینگ حضور داشت، شناسایی کردند اما هیچ یک از افراد مجتمع او را نشناختند. بنابراین بازپرس شعبه 22 دادسرای کرج، از رسانهها خواست تا تصویر بدون پوشش متهم را منتشر کنند تا چنانچه هویت او را شناسایی کردند موضوع را به پلیس اطلاع دهند یا به اداره مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی استان البرز واقع در میدان طالقانی کرج، بلوار تعاون مراجعه کنند.
کشف تریاک در واشرهای صنعتی
مأموران گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) در بازرسی از یک بسته پستی حاوی انواع واشرهای صنعتی مقدار زیادی تریاک کشف کردند.
مأموران هنگام بررسی بستهها با استفاده از دستگاههای کنترلی و ایکس ری به محتوی یکی از آنها مشکوک شده و بلافاصله اقدام به بازرسی کردند. داخل بستهها به ظاهر واشرهای صنعتی بود اما مأموران در تحقیقات بیشتر دریافتند ماده مخدر تریاک به شکل ماهرانهای روی سطح این واشرها جاسازی شده است. تریاک، شیره و قرصهای روانگردان بیشترین حجم موادمخدر کشف شده در بستههای پستی گمرک فرودگاه امام خمینی(ره) را به خود اختصاص داده است.همزمان با الکترونیکی شدن گمرک و راهاندازی سامانه جامع گمرکی و مجهز شدن گمرک به ابزارهای کنترلی و سگهای مواد یاب قاچاقچیان از راههای متفاوتی برای جابه جایی موادمخدر استفاده میکنند. با این حال گمرک ایران در سال 2017 توانست در کشفیات مواد مخدر مقام اول را در جهان کسب کند.
4 کشته در تصادف جاده ای دو پژو
برخورد خودروی پژو 206 و پژو پارس در جاده سنندج - کامیاران چهار کشته و سه مصدوم بر جا گذاشت. بهگزارش ایرنا، این حادثه رانندگی ظهر سهشنبه در محدوده روستای باخله و توانکش روی داد که هر سه سرنشین خودروی سواری پژو پارس و راننده پژو 206 جان خود را در این حادثه از دست دادند. مصدومان این حادثه نیز با آمبولانس به مراکز پزشکی منتقل شدند.
اعدام برای 3 عضو باند مخوف دزدان بانکها
3 عضو یک باند که به چند بانک در شهرهای شیراز ، اصفهان و فلاورجان مسلحانه دستبرد زده بودند در شعبه اول دادگاه انقلاب شیراز به اعدام محکوم شدند. این سارقان که طی 3 سال با تشکیل یک باند با انجام شیوههای ماهرانهای دست به سرقت میزدند از سال 88 تا سال 90 بهطور مسلحانه و در لباس مأموران پلیس یا با نقابهایی بر چهرهشان وارد بانکها میشدند و با تهدید و ارعاب اقدام به سرقت پولها میکردند.
براساس پروندههای اتهامی، برخی از اعضای باند علاوه بر سرقت از بانکهای شهرهای مختلف، جرایم دیگری از جمله قاچاق مواد مخدر و سرقت محمولههایی از گوشیهای تلفن همراه داشتهاند؛ متهم ردیف اول که با عنوان (ک. ق) 48 ساله معرفی شد بهعنوان محاربه از طریق مشارکت در سرقتهای مسلحانه از بانکهای صادرات شیراز شعبه مشیرنو، مشارکت در سرقت مسلحانه گوشیهای تلفن همراه با مشارکت سایر متهمان، مشارکت در سه فقره سرقت مسلحانه از بانک تجارت شعبه شهید رجایی شیراز در سال 88، سرقت از بانک ملت شعبه عشق آباد اصفهان و بالاخره سرقت از بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان تحت تعقیب بوده است.
متهم ردیف دوم به نام «ر.ب» ۴۳ ساله متهم به محاربه از طریق شرکت در سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه فرزدقی، بانک رفاه شعبه تختی، بانک تجارت شعبه امیرکبیر، بانک مهر اقتصاد شعبه بنی هاشمی و بانک صادرات شعبه مشیر نو شناخته شده. نفر سوم به نام«ب.گ» ۴۳ ساله از طریق مشارکت در یک فقره سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه مشیر نو تحت تعقیب بوده.
متهم ردیف چهارم «ف.غ» ۴۶ ساله متهم به محاربه از طریق مشارکت در سه فقره سرقت مسلحانه از بانک تجارت شعبه شهید رجایی در سال ۸۸، بانک ملت شعبه عاشق آباد اصفهان در سال ۸۸ و بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان و مشارکت در سرقت مسلحانه تلفن همراه شناخته شده است.
نفر پنجم «م.ق» ۵۸ ساله متهم به محاربه از طریق مشارکت در یک فقره سرقت مسلحانه از بانک صادرات شعبه زفره فلاورجان.
و بالاخره متهم ردیف ششم «ح.ص» به اتهام نگهداری موادمخدر تحت تعقیب بوده که بر اساس رأی صادره از شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی شیراز 3 نفر از اعضای اصلی باند متهمان «ک.ق»، «ر.ب» و «ف.غ» به اتهام شرکت در سرقتهای مسلحانه متعدد بانک به اعدام محکوم شدند.
علاوه بر این مجازات متهم «م.ق» به اتهام محاربه در یک فقره سرقت مسلحانه به ۱۵ سال و یک روز زندان و متهم «ح.ص» به اتهام نگهداری موادمخدر و ارتباط با اعضای باند به ۵ سال زندان، ۷۴ ضربه شلاق و جزای نقدی محکوم شدهاند که این احکام در دیوان عالی کشور قابل فرجام خواهی است.
متهم «ک.ق» براساس پرونده در سال ۸۸ در دو فقره سرقت مسلحانه از بانکهای اصفهان نقش داشته و به اتفاق یکی از اعضای باند از شیراز با خودرویی به اصفهان رفته . این متهم در ۲۹ بهمن ۸۸ به همراه یک محکوم به اعدام دیگر در حالی که سلاح جنگی کلاشنیکف و کلت کمری به همراه داشتهاند به بانک صادرات شعبه فرزدقی شیراز دستبرد زدهاند. در ۱۸ اسفندماه همان سال این دو متهم با نقشه قبلی با سر و صورت پوشیده و مسلح به کلاشنیکف وارد بانک رفاه تختی شیراز شدهاند. در ۲۵ فروردین ۸۹، به بانک تجارت شعبه امیرکبیر شیراز رفته و با همدستش مبلغ ۴۵ میلیون و ۶۲۰ هزار ریال به سرقت برده و متواری شدهاند.او پس از ۱۰ ماه توقف اعمال مجرمانه خود در ۲۸ بهمن ۸۹ به قصد سرقت مسلحانه بانک مهر اقتصاد شعبه بنی هاشمی شیراز به همراه محکوم به اعدام دیگر «ر.ب» از بانک سرقت کرد. در ۱۰ بهمن ۹۰ نیز از بانک صادرات مشیر نو شیراز سرقت مسلحانه کردند.
همچنین متهم «ک.ق» به همراه اعدامی دیگر «ف.غ» در حالی که ملبس به لباس نیروی انتظامی بودند، خود را مأمور معرفی کردهاند و با تهدید رانندهای اقدام به سرقت محموله تلفنهای همراه وی کردهاند و ۲ هزار و ۵۵۳ گوشی را به سرقت بردهاند.در تاریخ ۱۴ دی ماه ۹۲ هم با انجام اقدامات پلیسی، مخفیگاه سردسته این باند به نام «ک.ق» در منطقه سلطان آباد شناسایی شد و به دام افتاد. در بازرسی از مخفیگاه وی، دو قبضه سلاح کلاشنیکف و یک قبضه سلاح کلت کمری، ۱۰۶ عدد فشنگ جنگی و تعدادی تفنگ شکاری کشف شد. با دستگیری این متهم، تلاشها برای شناسایی مخفیگاه سایر متهمان هم آغاز شد که در نهایت همگی دستگیر شدند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
اخبار این صفحه
-
توصیه های پلیس فتا برای ایمنی کارت های بانکی
-
دزد فراری در سقوط از پل بزرگراه کشته شد
-
قصاص در انتظار عاملان قتل کارمند مؤسسه مالی اعتباری
-
شوهر دروغگو قاتل همسرش بود
-
نقشه شوم زن خیانتکار برای شوهر ثروتمند
-
اخبار

اخبارایران آنلاین
نظرسنجی